اجازه اجتهاد مطلقاجازه در اجتهاد» از مسائل مربوط به علم فقه است. البته هیچکدام از این امور به صراحت در روایات نیامده است. با این توضیح، اکنون به توضیح این اصطلاحات خواهیم پرداخت. ۱ - اجازه اجتهادمجتهد در فقه بر دو نوع است: مجتهد مطلق و مجتهد متجزّی . ۲ - تعریف مجتهد جامع ااشرایط یا اجتهاد مطلقاگر مجتهدی در همه ابواب فقه؛ بتواند صاحب رأی و نظر باشد و بتواند از ادله اربعه ( قرآن ، سنت ، عقل و اجماع ) در همه این ابواب؛ حکم الهی را استخراج کند؛ به چنین اجتهادی؛ اجتهاد مطلق و به آن مجتهد؛ مجتهد جامع الشرائط گفته میشود. [۱]
شیخ انصاری، مرتضی، مکاسب المحرمه(محشی)، شارح: کلانتر، سیدمحمد، ج۱(مقدمه)، ص۱۰۷، مؤسسه مطبوعاتى دار الکتاب، قم، ۱۴۱۰ق.
۳ - تعریف اجتهاد متجزیدر مقابل به مجتهدی که توانایی استنباط در همه مسائل و ابواب فقهی را هنوز بهدست نیاورده و فقط میتواند در برخی از ابواب آن؛ اجتهاد خود را بهکار گرفته و احکام الهی را استخراج کند؛ مجتهد متجزی گفته شده و به چنین اجتهادی، اجتهاد تجزی میگویند. [۲]
شیخ انصاری، مرتضی، مکاسب المحرمه(محشی)، شارح: کلانتر، سید محمد، ج ۱(مقدمه)، ص ۱۰۸، مؤسسه مطبوعاتى دار الکتاب، قم، ۱۴۱۰ق.
۴ - سیره متدوال حوزه های علمیه در اجازه اجتهاداز قدیم در حوزههای علمیه چنین رسم بوده که شاگردان - تحت اشراف اساتید خود - در مسیر رشد علمی و عملی حرکت میکردند و اگر استادی که در جایگاه مجتهد جامع الشرائط بود، توانایی استنباط احکام شرعی را در یکی از شاگردانش میدید، به درخواست آن شاگرد یا حتی بدون درخواست وی، اجازه اجتهاد را معمولاً با نوشتن دست خطی به او عطا میکرد. [۳]
شیخ انصاری، مرتضی، مکاسب المحرمه(محشی)، شارح: کلانتر، سید محمد، ج ۱(مقدمه)، ص ۱۰۸، مؤسسه مطبوعاتى دار الکتاب، قم، ۱۴۱۰ق.
اجازه اجتهاد یک روش و متد پیشرفته در بین برنامههای آموزشی است، امروزه هم تأیید نهایی استاد یا دادن انواع اجازات و مدارک علمی از سوی مراکز بزرگ علمی در داخل کشور و یا مراکز علمی بینالمللی برای شروع به کار و فعالیت علمی، امری رایج و مورد تأیید است. در حوزه هم چنین اجازاتی از قدیم در بین علما؛ رایج بوده و داشتن چندین اجازه اجتهاد؛ بهخصوص از بزرگان؛ نشانه قوّت عملی اجازه گیرنده بوده است. برای نمونه؛ در زندگینامه حضرت آیت الله بروجردی چنین آمده است: «در مدت اقامت ایشان در اصفهان و در سن ۲۸ سالگی؛ از سوى سه تن از اساتید حوزه، برایشان اجازه اجتهاد صادر شد». [۴]
بروجردی، حسین، منابع فقه شیعه، ج ۲۴، ص ۴۱، فرهنگ سبز، تهران، ۱۴۲۹ق
۵ - سختگیر بودن برخی از علماء در اجازه اجتهادالبته برخی از علما نیز در دادن اجازه اجتهاد بسیار سختگیر بودند؛ در احوالات مرحوم شیخ انصاری نقل شده است: ایشان به کسی اجازه اجتهاد نمیداد و به سختی راضی به این عمل میشد. [۵]
جناتی، محمد ابراهیم، أدوار فقه شیعه و کیفیت بیان آن، ص ۳۲۹، بیجا، ۱۳۵۷ش.
گفتنی است؛ اجازه اجتهاد، اگر چه جنبه تأیید علمی توسط استاد را دارد، ولی بدان معنا نیست که اگر کسی در خود قدرت استنباط را یافت و توانایی استخراج احکام الهی را پیدا کرد، تا زمانی که اجازه اجتهاد نگرفته باشد، حق اجتهاد ندارد، بلکه اگر چنین قدرتی داشت بر او واجب است که تقلید نکرده و لا اقل برای دستیابی به احکام شرعی، برای اعمال خودش هم که شده؛ اجتهاد کند ۶ - پانویس
۷ - منبعپایگاه اسلام کوئیست، تاریخ بازیابی:۱۳۹۵/۶/۱۶ |